من به دنبال آن جوانی می‌گردم

برای عکسی که از هم‌کلاسی‌های دانش‌گاهیم به یادگار مانده است:

 

من به دنبال آن جوانی می‌گردم،

که بر بافته‌ای از ترمه هزارتوی شور آرمانی،

به راه مه‌گرفته‌ای پا نهاد

بی‌انتها از همه سوی.

و نمی‌دانست که عشق،

با جوشش درونی می‌گونه‌اش،

همیشه با زندگی پیوند می‌خورد.

هر ذره یاد، هر عکس، هر پندار،

دوباره زندگی‌ام را،

به آرزوهای بزرگ جوانی‌ام، پیوند می‌دهد.

من در میان پرده خاک گرفته آن روزگار،

به دنبال نگاره دیگری از خود،

بوی عطر گلی می‌بویم

که از لابلای برگ‌های حریر یک نوشته

در پس‌زمینه زندگی پرفراز و نشیبم،

 همیشه با من، زیسته است.

۲۰ مهر ۱۳۹۷
تهران
آیرج کی‌پور

بدون دیدگاه

دیدگاه شما (لطفاً از Internet Explorer استفاده نکنید):

(اطلاعات شما نزد سایت محفوظ خواهد ماند)





*